تلفن
آیلا جونم یه مدتی این تلفن دمه دست نبود....اما یه روز از تو شلف واست آوردم...نگو که طلا خانم...مامان رو داری(حواست جمع که من دارم چیکار می کنم)از اون روز به بعد خودت میاریش ...ضمن اینکه به سمتش میری و تا بیاریش همش میگی a a a a ... مامان جون ببخشی عکسات که پریدن ...زیاد دل و دماغ نوشتن ندارم این چند پستت رو خوب ننوشتم ...