با.....بابابا.....یا..م...مابا....ما
فندق خوشمزه من از شنبه غروب{92.8.11} .....که از خواب بیدار شدی.........شروع کردی به .......در کردن آوا....و کلماتی ...از خودت با کلی فشار...مشخص بود به سختی داری میگی گفتی................. بابابا...با..بابا ..... آیلی نازم ...خیلی حس خوب و وصف نشدنی بود....دوس داشتم دهنتو بخورم وقتی ...بابا می گفتی بعد که بابا بیدار شدوصداتو شنید کلی ذوق کرد دیگه تا شب دوتایتون کلی......بابا......گفتین ...